آخرت


در مسیر محشر برای هر یک از واجبات الهی یک ایستگاه گذاشته می‌شود و انسان‌ها در آن ایستگاه‌ها نگاه داشته می‌شوند و درباره نحوه‌ عملکرد انسان نسبت به آن کار و فریضه الهی حسابرسی می‌شود, اگر عمل کرده بود و رحمت الهی شامل او شد به عقبه بعدی منتقل می‌شود تا به این ترتیب از همه عقبه‌ها عبور کند و اگر خدای نخواسته عمل نکرده بود و رحمت الهی نیز شامل او نشد از همان عقبه پای او می‌لرزد و وارد جهنم می‌شود.


زیرا همه این موقف‌ها به عبور از پل صراط بر می گردد، اسم یکی از آن‌ها عقبه‌ی ولایت است که انسان در آنجا مورد بازجویی قرار می‌گیرد و درباره‌ی ولایت امام علی و سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ سئوال می‌شود.

به نظر مى‏رسد که عنوان آخرت ، همه مراحل پس از زندگى دنیا از جمله قبر و برزخ را در بر مى‏گیرد (1) ؛ گرچه بعضى برزخ را منزلى بین دنیا و آخرت دانسته‏اند (2). بنابر نظر نخست، منازل و مراحل جهان آخرت با مرگ آغاز مى‏شود (3) ؛ چنان که در روایتى، مرگ اولین منزل آخرت و آخرین منزل دنیا دانسته شده است: الموت اول منزل من منازل الاخرة و آخر منزل من منازل الدنیا 4).

 پس از مرگ، انسان در عالم قبر جاى مى‏گیرد - ثم اماته فاقبره (5) ؛ آن گاه به مرگش رسانید و در قبرش نهاد - و تا مبعوث شدن و زنده شدن دوباره، در برزخ - که میانه دنیا و قیامت است - باقى مى‏ماند: حتى اذا جاء احدهم الموت...*...من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون (6) ؛تا آن گاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد... و پیشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد.

انسان در دوران برزخ، در بهشت یا جهنم برزخى به سر مى‏برد، چنان که درباره توبه کنندگان نیکوکار فرموده است:

جنت عدن...*...لهم رزقهم فیها بکرة و عشیا (7 ؛باغ‏هایى که... روزى‏شان صبح و شام در آن جا (آماده) است.

درباره آل فرعون آمده است: النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعة ادخلوا ءال فرعون اشد العذاب (8) ؛ (اینک هر) صبح و شام به آتش عرضه مى‏شوند و روزى که رستاخیز برپا شود (فریاد مى‏رسد که:) فرعونیان را در سخت‏ترین (انواع) عذاب درآورید.

با توجه به این که در بهشت جاوید صبح و شامى نیست، مى‏توان این آیات را مربوط به برزخ دانست (9).

دوره برزخ با نفخ صور به پایان مى‏رسد: ... و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون * فاذا نفخ فى الصور... (10) ؛ و پیشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد. پس آن گاه که در صور دمیده شود....

منازل و مراحل جهان آخرت با مرگ آغاز مى‏شود ؛ چنان که در روایتى، مرگ اولین منزل آخرت و آخرین منزل دنیا دانسته شده است: الموت اول منزل من منازل الاخرة و آخر منزل من منازل الدنیا

این نفخه، به مرگ همه انسان‏ها و همه موجودات آسمان‏ها و زمین منجر مى‏شود: و نفخ فى الصور فصعق من فى السموت و من فى الارض... (11) ؛ و در صور دمیده مى‏شود، پس هر که در آسمان‏ها و زمین است، بى هوش در مى‏افتد. و به جز خداوند همه کس فانى مى‏شود: کل من علیها فان* و یبقى وجه ربک... (12) ؛ هر چه به (زمین) است فانى شونده است و ذات باشکوه ارج‏مند پروردگارت باقى خواهد ماند. ... کل شى‏ء هالک الا وجهه...؛ جز ذات او همه چیز نابود مى‏شوند (13).

در مرحله بعد، صور دوم دمیده مى‏شود که با آن انسان‏ها زنده شده، و از قبرها بیرون مى‏آیند و قیامت آغاز مى‏شود:

... ثم نفخ فیه اخرى فاذا هم قیام ینظرون ؛ سپس بار دیگر در آن دمیده مى‏شود و به ناگاه آنان بر پاى ایستاده مى‏نگرند.

و نفخ فى الصور فاذا هم من الاجداث الى ربهم ینسلون (14) ؛ و در صور دمیده خواهد شد، پس به ناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خویش مى‏آیند.

با آغاز قیامت، انسان‏ها همگى در صحراى محشر گرد مى‏آیند: ثم انکم یوم القیمه تبعثون (15) ؛ آن گاه در روز رستاخیز برانگیخته خواهید شد.

و حشرنهم فلم نغادر منهم احدا * و عرضوا على ربک صفا لقد جئتمونا کما خلقنکم اول مرة... (16) ؛ و آنان را گرد مى‏آوریم و هیچ یک را فروگذار نمى‏کنیم و ایشان به صف بر پروردگار عرضه مى‏شوند (و به آنها مى‏فرماید:) به راستى همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم (باز) به سوى ما آمدید.

یوم یبعثهم الله جمیعاً فینبئهم بما عملوا... (17) ؛ روزى که خداوند همه آنان را برانگیزد و به آن چه کرده‏اند، آگاه‏شان مى‏گرداند.

نامه اعمال

پس از احضار مردم در محکمه عدل الهى، کتاب‏ها گشوده مى‏شود - و اذا الصحف نشرت (18) ؛ و آن گاه که نامه‏ها از هم بگشایند - و هر کس کتابى را که در آن فرشتگان همه اعمال او را نگاشته‏اند خواهد گرفت. کتاب برخى را به دست راست‏شان مى‏دهند و کتاب گروهى دیگر را به دست چپ آنان. کسى که نامه به دست راستش داده مى‏شود، حسابى آسان خواهد داشت: فاما من أوتى کتبه بیمینه * فسوف یحاسب حساباً یسیرا (19) ؛ و کسى که نامه عملش به دست چپش داده مى‏شود، مى‏گوید: اى کاش! نامه‏ام به من داده نمى‏شد و حسابم را نمى‏دانستم:

و اما من اوتى کتبه بشماله فیقول یلیتنى لم أوت کتبیه * و لم ادر ما حسابیه (20).

پس از گرفتن کتاب‏ها، رسیدگى به اعمال مردم و داورى میان آنان بر اساس نامه عمل آنها و گواهى شاهدان آغاز مى‏شود. افزون بر آن، هنگامى که خداوند سبحان (21) پیامبران (22) فرشتگان (23) - که در صداقت و صحت گواهى آنان تردیدى نیست - و اعضا و جوارح بدن و زمین شهادت مى‏دهند، اعمال انسان نیز تجسم مى‏یابد.

در همین مرحله، کتاب دادرسى اعمال نهاده مى‏شود: و وضع الکتب فترى المجرمین مشفقین مما فیه و یقولون یویلتنا مال هذا الکتب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصها و وجدوا ما عملوا حاضرا... (24) ؛ و کارنامه (عمل شما در میان) نهاده مى‏شود، آن گاه بزه‏کاران را از آن چه در آن است بیمناک مى‏بینى و مى‏گویند: اى واى بر ما! این چه نامه‏اى است که هیچ (کار) کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته جز این که همه را به حساب آورده است و آن چه را انجام داده‏اند، حاضر یابند.

سرانجام، همان گونه که در این جهان بیشتر مردم با اهل خیر و سعادت بودند، در آخرت نیز بیشتر انسان‏ها در بهشت برین براى همیشه متنعم خواهند بود

در آن حال با اقامه میزان الهى - و نضع الموزین القسط لیوم القیمه... (25) ؛ و ترازوهاى داد را روز رستاخیز مى‏نهیم - مشخص مى‏شود که ترازوى اعمال برخى سنگین و بعضى دیگر سبک است:

... فمن ثقلت موزینه فاولئک هم المفلحون * و من خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم بما کانوا بایتنا یظلمون (26) ؛... پس هر کس میزان‏هاى (عمل) او سنگین باشد، آنان خود رستگاران‏اند و هر کس میزان‏هاى (عمل) او سبک باشد، پس آنان‏اند که به خود زیان زده‏اند، زیرا به آیات ما ستم کرده‏اند.

پس از رسیدگى به اعمال، هر یک از انسان‏ها به وسیله راهنمایى به حرکت در مى‏آید: و جاءت کل نفس معها سائق و شهید (27) ؛ و هر کسى مى‏آید (در حالى که) با او سوق دهنده و گواهى دهنده‏اى است.

و مۆمنان از صراط مستقیم (28) به سوى بهشت سوق داده مى‏شود:

و سیق الذین اتقوا ربهم الى الجنه زمراً... (29) ؛ و کسانى که از پروردگارشان پروا داشته‏اند، گروه گروه به سوی بهشت سوق داده مى‏شوند.

کافران از صراط منحرف گشته: ان الذین لا یۆمنون بالاخرة عن الصراط لنکبون (30) و با عبور از صراط جهنم: ... فاهدوهم الى صراط الجحیم (31) و به سوى آن روانه مى‏شوند:

و سیق الذین کفروا الى جهنم زمراً... (32) ؛ و کسانى که کافر شده‏اند، گروه گروه به سوى جهنم رانده مى‏شوند.

سرانجام، همان گونه که در این جهان بیشتر مردم با اهل خیر و سعادت بودند، در آخرت نیز بیشتر انسان‏ها در بهشت برین براى همیشه متنعم خواهند بود (33).

 

پی نوشتها:

1- التحقیق، ج 1، ص 46.

2 - المیزان، ج 2، ص 122.

3 - مفاتیح الغیب، ج 2، ص 717.

4 - بحارالانوار، ج 6، ص 133.

5- عبس، آیه 21.

6 - مۆمنون، آیه 99 - 100.

7 - مریم، آیه 61 - 62.

8 - غافر، آیه 46.

9 - مجمع البیان، ج 6، ص 805.

10 - مۆمنون، آیه 100 - 101.

11 - زمر، آیه 68.

12 - رحمن، آیه 26 - 27.

13 - قصص، آیه 88.

14 - یس، آیه 51. علم الیقین، ج 2، ص 839 - 843 و کشف المراد، ص 301 - 300.

15 - مۆمنون، آیه 16.

16 - کهف، آیه 47 - 48.

17 - مجادله، آیه 6.

18 - تکویر، آیه 10.

19 - انشقاق، آیه 7 - 8.

20 - حاقه، آیه 25 - 26.

21 - حج، آیه 17.

22 - نساء، آیه 41.

23 - ق، آیه 21.

24 - کهف، آیه 49.

25 - انبیاء، آیه 47.

26- اعراف، آیه 8 - 9.

27 - ق، آیه 21.

28 - حج، آیه 54 و ابن کثیر، ج 3، ص 241.

29 - زمر، آیه 73.

30 - مۆمنون، آیه 74 و مجمع البیان، ج 7، ص 202.

31- صافات، آیه 23.

32 - زمر، آیه 71.

33 - الاشارات و التنبیهات، ص 355 - 356؛ الاسفار، ج 3، ص 79 - 80 و مجموعه آثار (عدل الهى)، ج 4، ص 328.