می تراود مهتاب

یا همون؛ امتحانات آخر ترم رو دریاب

از اواسط اردیبهشت، نم نم بوی امتحانات آخر ترم گوش عالم و آدم رو کر می کنه(!) به همین مناسبت تصمیم داریم حال و روز آخرین روزهای ترم تحصیلی رو براتون یادآور بشیم و مواردی که به طور اختصاصی مربوط به این ایام می شن رو مرور کنیم:

جمله های معروف و اختصاصی ایام مربوطه

استاد! به جان خودم بابام سرطان داشته، شب امتحانات سرطانش یادش اومده... مامانم مریضه، برادرم تو کماست. خواهرم هموفیلی داره، پدربزرگم...

استاد! باور کنید ما توی سه تا شرکت، کار خدماتی انجام می دیم، عصرها هم بازاریابی می کنیم، شبا هم توی خونه تا صبح کار تایپ انجام می دیم.

آگهی، فراخون و دیوارنوشته های اختصاصی

جزوه تروتمیس استاد [...] را خریداریم. تروتمیس ش هم اگه نبود درب و داغونشم قبوله.

پاتوق اختصاصی ایام مربوطه

مقابل میز منشی استاد گروه (جهت گرفتن وقت ملاقات با استاد)

پارکینگ دانشگاه و مقابل اتومبیل استاد که مکان مناسبیه برای پیاده کردن مخ استاد!

سر کوچه محل اقامت استاد (برای حرفه ای ها که آمار استاد را به طور خفنی در اختیار دارند! )

محل کار ابوی استاد، اگر در قید حیات باشند ان شاءالله (برای حرفه ای ترها که آمار استاد را خیلی خفن تر از این حرف ها دارند!)

دفتر اساتید

مقابل سرویس بهداشتی اساتید (در انتظار رؤیت استاد که بالاخره گذرشان به این قسمت از دانشگاه خواهد افتاد!)

متون اختصاصی ایام مربوطه، پای برگه امتحانی

با سلام خدمت استاد محترم

ببخشید توروخدا... می دونم کارم خیلی زشته و از بس که زشته بی ادبی هم هست و از فرط بی ادبی گستاخی هم می شه، اما به خدا تمام تلاشمو کردم.

استاد! پدرم شبانه روزی کار می کنه و من روم نمیشه بهش بگم یه درس چهار واحدی دیگه رو هم افتادم!

استاد عزیز! به خدا من شما رو اینقده دوس دارم که نگو!

با تشکر

ناله معروف ایام مربوطه

استاد؛ من متأهلم، زن دارم، شوهر دارم، بچه دارم، صاحب خونه دارم، دفترچه اقساط دارم، طلبکار دارم ...

تحولات اجتماعی اختصاصی ایام مربوطه

خلوت شدن پارک ها

متضرر شدن کافی نت ها

تخته شدن کافی شاپ ها

سوت و کوری چت روم ها

بالا رفتن میزان مهروزی در سطح حوزه های برگذاری آزمون های پایان ترم

ابتکارات و خلاقیت های ذهنی اختصاصی ایام مربوطه

دور از جون، استفاده از سیستم تفکر ذهنی (!) جهت یافتن جدیدترین متدهای تقلب

اکتشافات جدیدترین نقطه امن برای جاسازی تقلب های مکتوب

به دست آوردن فرمول حیاتی تعبیه و جاسازی کتاب و جزوه در البسه به طوری که برای مراقبان امتحانی غیر قابل کشف و رؤیت باشد

تغییر و تحولات روحی اختصاصی ایام مربوطه

قُلُمبگی احساسات به محض گشایش جزوه درسی و سرازیر شدن ابیات خدای ناکرده عاشقانه (!) به حاشیه جزوه درسی

بالا رفتن میزان بیماران (خود Depress بینی درسی)

و در نقطه مقابل، بالا رفتن آمار بیماران روحی و بسیار مهلک (خود نخبه بینی) که پیش از آغاز اولین آزمون پایان ترم تحصیلی بین اکثریت قریب به همگی شایع شده و با برگذاری اولین آزمون به طور خود به خودی برطرف خواهد شد. الحمدالله!

بالا رفتن تلاش و تقلای ذهنی برای یافتن مقصر و آوار کردن تقصیرات به گردن آن

افزایش اعتماد به نفس کاذب در جهت چسباندن وصله «نمره مو نداد، استاد کچل!» در بین جمعیت محصل

تغییر کاربردی محوطه دانشگاه در ایام مربوطه

تغییر کاربرد محوطه دانشگاه در ایام امتحانی (موقتاً) از پارک شانزه لیزه (!) به آرام ترین کتابخانه و سالن مطالعه در دقایقی پیش از آغاز امتحانات

اتهامات صادره از سمت دانشجویان و محصلان، اختصاصی ایام مربوطه

من که خیلی خوب امتحان دادم، استاد منو انداخت.

به جان جناب مراقب عزیز، راننده سرویس دانشگاه توی راه خوابش برد، اتوبوس چپ کرد.

جان آقای مراقب، ترافیک بود... همش زیر سر این سازمان ترافیکه!

مخوف ترین اماکن دنیا، مختص ایام مربوطه

پای بُردِ اعلام نتایج

حوالی میز مخصوص مراقبین جلسه امتحان

منحوس ترین نقاط دنیا، مختص ایام مربوطه

صندلی روبه رویی میز مراقب امتحانی

کمیته انضباطی جهت رسیدگی به تخلف متخلفان و تعیین مجزات متقلبان

رؤیایی ترین نقاط دنیا، مختص ایام مربوطه

صندلی کناری شاگرد اول کلاس

صندلی کناری شاگرد اول کلاس (جهت دریافت امدادهای غیبی و امواج مهروزی از سوی حضار حاضر در سالن)

ایضاً صندلی کنار پنجره کلاس (ایضاً جهت دریافت امدادهای غیبی و امواج مهروزی از سوی حضار حاضر در محوطه)