نقل شده است که در اواخر عمر آیت الله العظمی بروجردی، پزشکی حاذق از اروپا برای معالجه ایشان به ایران آمد که در ضمن معاینه و تجویز دارو توصیه کرد ایشان از سرکه بیش تر استفاده کنند تا حال شان بهبود پیدا کند.

آیت الله بروجردی بعد از شنیدن این توصیه که معمولاً توسط اطباء دیگر بیان نمی شود پرسیدند مگر سرکه خاصیت مهم و قابل توجهی برای درمان هم دارد؟ که پزشک معروف تأیید کرده و تأثیر زیاد سرکه برای سلامتی را گوشزد نمود!

در این هنگام آیت الله بروجردی با حالی عجیب فرمودند الان می فهمم چرا این قدر در روایات ما بر خوردن سرکه توصیه شده است.

انصافاً داستان های بسیاری از دستورات دینی و توصیه های ائمه به ما مانند همین ماجرا است. یعنی ابتدا که نگاه می کنیم می پرسیم حالا این مسأله چقدر اهمیت داشت که در روایات تا این حد به آن توجه شده؟! اما قدری که عقل مان بیش تر می شود و مسائل را بهتر درک می کنیم می فهمیم حق همان بوده و این تأکیدها و توجه های خاص بی دلیل نیست.

مثلاً همین داستان مشروبات الکلی؛ وقتی انسان به آیات متعدد قرآن و روایات مربوط به آن نگاه می اندازد متعجب می شود که مگر این گناه چقدر زشت تر و زیان بارتر از سایر گناهان است که بسیار شدید و غلیظ تر از سایر انحرافات و آلودگی ها به آن توجه شده و با تعابیر مختلف و هشدارهای سخت از نزدیک شدن به این گناه نهی شده است.

اما با قدری تأمل در اوضاع و احوال جامعه و وضعیت آلودگی بشر در همه جوامع متمدن و نیمه متمدن و متوحّش به این زهرماری و هزاران آفت و انحراف و آلودگی و فسادی که در نتیجه این صفت شیطانی دامن گیر جوامع مختلف شده، انسان به عمق نگاه شریعت اسلام پی می برد و حق می دهد که قرآن «شراب» را پلید و عمل شیطان بنامد1 و یا رسول خدا در مذمت شراب و شراب خوار بفرماید: «اگر شراب خوار مریض شد به عیادتش نروید، اگر مرد جنازه اش را تشییع نکنید، اگر به چیزی شهادت داد شهادتش را نپذیرید، اگر قصد ازدواج داشت به او دختر ندهید و چیزی به او امانت ندهید...»2

در هر صورت چه بخواهیم و چه نخواهیم، امروز جامعه آلوده به این نوشیدنی پلید شده و ما هم از آثار و تبعات آن به دور نیستیم و در برخی موارد سؤالاتی در خصوص این مسأله برای ما پیش می آید.

در این شماره سعی می کنیم به برخی از این موارد بپردازیم:

مشروب چیست؟

از نظر لغت به هر چیز نوشیدنی مشروب گفته می شود. اما در اصطلاح مشروب یا شراب یا خمر یا عرق و یا به تعبیر لات و الوات آب شنگولی، به مایعاتی گفته می شود که به واسطه فرایند شیمیایی خاصی که در نحوه تهیه آنها رخ می دهد نوعی حالت مست کنندگی برای فردی که آن را بنوشد ایجاد می کنند و چون این خاصیت به شکل طبیعی به الکل موجود در این مایعات برمی گردد، این مایعات مشروبات الکلی یا به اختصار مشروب نامیده می شوند.

مشروب از مواد گوناگونی تولید می شود. مانند انگور، کشمش، گندم، جو، خرما و...

اما امروزه کمپانی های بزرگ در سطح دنیا هزاران نوع مشروبات الکلی را با ترکیب ها و انانس های گوناگون تولید کرده، روانه بازار می کنند که به مشروبات صنعتی معروفند. اما همه این مایعات چه سنتی و آلوده به انواع کثافات باشد و چه صنعتی و بهداشتی و همراه با هزار نوع استاندارد و مارک معتبر در حقیقت و ماهیت یک چیز بیش تر نیست؛ همان تعبیر عوامانه خودمان «زهرماری»!! و بلکه این مایعات از زهر هر ماری بدتر و کشنده ترند.

خوردن یا نخوردن مسأله این است!

اما حکم شرعی انواع مشروبات الکلی چیست؟ این سؤالی ست که برای خیلی ها پیش می آید و در مواردی دست و دل شان می لرزد که یک بار هم که شده با توجیه و کلک شرعی لبی تر کنند تا ببینند این مایع مرموز چیست که این همه خلق عالم اسیر آن هستند!

خیال همه این افراد کم تقوا و سست ایمان را راحت کنیم که از نظر همه مراجع همه انواع مشروبات الکلی با هر اسم و عنوانی که باشند و با هر درصد الکلی که داشته باشند، چه مست کننده باشند و چه نه، چه با آب مخلوط شده باشند و چه نه، چه یک لب چه صد لب، چه سنّتی چه صنعتی، چه به قصد هوسرانی و خوش گذرانی و چه به قصد سلامتی، چه در عروسی و چه در عزا، چه با احتمال ضرر رساندن به دیگران و چه بدون احتمال این مفاسد در هر صورت از بزرگ ترین گناهان کبیره است و چنین فردی «شارب الخمر» محسوب می شود که تا 40 روز نمازش مورد قبول نخواهد بود و در حکم کافر به حساب می آید و مورد لعن شدید پیامبر رحمت خواهد بود و...

قاعده فقهی مسأله آن است که اگر مایعی به خودی خود مشروب و مست کننده محسوب می شود با هر نوع فرآوری و تغییر ماهیتی که بر سر آن در بیاید از حرام بودن خارج نمی شود و در نتیجه اگر برای فردی چنین مایعی مست کننده نباشد یا به نحوی با آب رقیق شود که هیچ کس را مست نکند یا آن قدر کم خورده شود که اثری نداشته باشد در هر حال طبق روایات صریح معصومین و فتاوای قطعی مراجع باز هم حکم شراب را دارد. بعلاوه که چنین مایعی در هر حال نجس محسوب می شود و نوشیدن مایع نجس هم به خودی خود حرام است.

حتی به دستور پزشک؟

از گذشته تا حال این مسأله مشهور و معروف بوده که مشروب برای درمان برخی از بیماری ها کارایی دارد و دیده می شود که هنوز هم برخی از پزشکان در پاره ای موارد به بیماران خود توصیه می کنند برای درمان برخی بیماری های گوارشی یا برطرف نمودن گرفتگی عروق و مانند آن از شراب استفاده کنند و همین امر زمینه می شود تا برخی افراد خود را مجاز به هم نفس شدن با پیاله های گوناگون بدانند و با خیال راحت و توجیه عامه پسند زهرماری را سربکشند و با قیافه ای حق به جانب بگویند: «چه کنم که دکتر گفته؛ والّا ما کجا این نجسی ها کجا»؟!

درخصوص این مسأله از منظر اخلاقی باید گفت درمان یک چیز است و شفا چیزی دیگر و براساس روایات خداوند شفا را در چیز حرام قرار نداده است هر چند یک چیز پلیدی مانند شراب تا حدی در درمان بیماری هم کمک بکند.

بعلاوه به هیچ وجه نمی توان گفت که درمان یک بیماری منحصراً در نوشیدن شراب است و هیچ داروی شیمیایی یا مایع طبیعی دیگر جایگزین آن نخواهد بود.

به عنوان مثال در بسیاری از موارد چه بسا سرکه به مراتب اثرات درمانی بهتری نسبت به شراب داشته باشد. البته اسلام همواره در همه قوانین خود راهکارهای استثنایی و نگاه عقلانی و منطقی خود را دارد و در نتیجه در مواردی اجازه مصرف شراب را داده است اما در وضعیتی که این سه شرط تحقق یافته باشد:

1. یقین داشته باشد اگر شراب نخورد و بیماری اش را به حال خود بگذارد او را خواهد کشت یا نزدیک به مرگ خواهد کشاند (بیماری فوق العاده خطرناک باشد نه یک ناراحتی معده معمولی)

2. یقین داشته باشد به وسیله شراب بیماری اش معالجه می شود.

3. یقین داشته باشد درمان بیماری اش منحصر به شراب است.3

مطمئناً این یقین ها تنها در صورتی به وجود می آید که عده ای از پزشکان متخصص و خبره و در عین حال مؤمن و متدین بر لزوم مصرف شراب تأکید کرده باشند که در آن صورت هم تنها به مقدار لازم و ضروری می توان از آن استفاده کرد. والّا با نظر هر پزشک معمولی که چه بسا خود هم اهل لب تر کردن است نمی توان به این گناه کبیره تن در داد. به قول شاعر: «نه هر که نمره نظام پزشکی دارد، دلبری داند»

ماءالشعیر هم حکم شراب را دارد؟

ماءالشعیر یا همان «آب جو» نامی است که برای دو مایع کاملاً متفاوت به کار برده می شود؛ یک قسم آن همان آب جو معروف است که از زمان قدیم تا حال یکی از معروف ترین انواع شراب ها به حساب می آید که یقیناً مست کننده، نجس و حرام است. اما قسم دیگر آب جو مایعی است که با فرایند شیمیایی مشخص از جو به دست می آید و فرمول تهیه آن با آب جو نوع اول کاملاً متفاوت است. در نتیجه هر چند این مایع هم از جو گرفته می شود اما اساساً خاصیت مستی و تخدیری ندارد. بلکه خواص درمانی خوبی هم داراست.

به همین خاطر این قسم دوم که به نام «آب جو اسلامی» هم معروف است پاک و حلال است و به همین خاطر در داخل کشور به انواع گوناگون تولید می شود. البته باید توجه داشت انواع نوشیدنی های مشابه که تولید کشورهای خارجی هستند را به آسانی نمی توان مصرف نمود. زیرا در کشورهای دیگر آب جوی حرام به وفور و در مدل های مختلف تولید و مصرف می شود و به صرف تأییدیه وزارت بهداشت و اداره استاندارد کشور تولیدکننده نمی توان یک آب جو خارجی را از قسم دوم دانست و قُل قُل سر کشید!

به همین نسبت دیگر انواع مشروب های مست کننده سنتی که هنوز در برخی مناطق به اسم های گوناگون شناخته می شود مانند «فقاع» نجس و حرام هستند. مگر آن که یقین داشته باشیم چیزی که تهیه شده ماهیتی غیر از آن مشروب معروف دارد و اساساً مست کننده نیست؛ هر چند نامی مشابه همان مایع قدیمی داشته باشد.

تکلیف عطر، ادکلن، لوازم بهداشتی آمیخته با الکل

فارغ از بحث حرمت نوشیدنی مایعات الکلی اصل نجاست این مایعات خود داستان مفصّلی ست و سؤالاتی که در مورد استفاده از خود الکل یا مواد آرایشی و بهداشتی و... که دارای الکل هستند برای خیلی ها وجود دارد کم نیست.

در این باره می توان گفت الکل به عنوان یک مایع ضدعفونی کننده که به شکل صنعتی و طبی در بازار موجود است و به خودی خود مست کننده نیست و به واسطه ماده ای که از آن گرفته شده وضعیت متفاوتی دارد.

گاهی الکل از برخی مایعات گرفته می شود که خود آن مایعات مست کننده هستند. در این صورت این الکل هم نجس است. اما اگر از مایع مست کننده گرفته نشده ماننده بسیاری از الکل های صنعتی که از چوب یا چغندر و مانند آن به دست می آید، در این صورت به خودی خود نجس نیستند. همچنین اگر ندانیم که این الکل از مایع مست کننده ساخته شده یا نه در حکم طهارت است.

به همین نسبت همه مواد آرایشی و بهداشتی و عطرها و ادکلن هایی که از این الکل های پاک تهیه می شوند هم پاک هستند. البته ظاهراً تنها آیت الله بهجتŠ الکل موجود در عطرها و ادکلن ها را بنا بر احتیاط نجس می دانستند.4

حکم آنچه تو اندیشی...

در آخر هم بد نیست به این نکته اشاره کنیم که در رعایت احکام شرعی تنها معیار و قاعده تسلیم بودن در برابر فرامین الهی است و هر چند حکمت های پیدا و پنهان این دستورات بر کسی پوشیده نیست. اما نباید تصور کرد که چون مثلاً در روایات یک دلیل حرمت شراب زایل نمودن عقل ـ که بالاترین نعمت خداوند به بشر است ـ بیان شده نباید تصور کرد که اگر مشروب به نحوی مصرف شود که مست کننده نباشد پس دیگر حرام نیست؛ بلکه معیار و قاعده، تنها و تنها دستوراتی است که از جانب شارع به ما رسیده است که هر نوع نزدیک شدن به این وادی را به شدت نهی کرده است و در روایت معروف پیامبر 10 گروه مرتبط با شراب و شراب خواری را لعن فرموده. حتی باغبانی که درخت انگور را برای تولید شراب می کارد یا کسی که بار انگور را برای این هدف به مقصد می رساند و...5

این روایات تنها به هدف شدت پرهیز و اجتناب ما از ورود در این وادی بیان شده اند و بس. براساس همین قاعده عام و طبق روایات موجود حتی نشستن بر سر سفره ای که در آن شراب وجود دارد و محسوب شدن در زمرة افراد آن سفره حرام است؛ هر چند انسان تنها از غذای حلال آن سفره تناول کند.

بله تنها اصل و معیار در این زمینه تسلیم بودن دربست در برابر دستورات دین است.

به قول حافظ:

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

حکم آنچه تو اندیشی، رأی آنچه تو فرمایی

منابع:

1. مائده (5)، آیه 90.

2. کافی، ج6، ص395.

3. امام خمینی، تحریرالوسیله، ج2، ص162، مسأله 35.

4. استفتاءات آیت الله بهجت، ج1، ص105، مسأله 348.

5. ثواب الاعمال، ص527.