۲۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

بدون شرح !!!

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

میزامپلی با زیر ابروی اضافه!!!

اشاره:

از قدیم می گفتند مرد است و هیبتش! یا اگر دقیقا همین را نمی گفتند، لااقل یک چیزی می گفتند توی همین مایه ها...

این «قدیم ها» صرفا به معنی چهل پنجاه سال پیش نیست؛ بلکه تا اواخر دهه هفتاد خبری از چهره مردهای بَزَک کرده نبود.

نه این که آن زمان کسی به ظاهر خودش نمی رسید و مرتب نمی گشت... منظور از بَزَک نکردن آقایان دهه هفتاد و قبل از آن، این است که آن زمان ها آقایان در ترکیب ابروی خودشان دست نمی بردند و یا دنبال رنگ موی فلان و بهمان نبودند.

اما این روزها تفاوت هایی در نحوه آرایش مردهای ایران امروز و ایران چند دهه قبل دیده می شود که موارد زیر جزء همان تفاوت ها هستند:

1. ریش و سبیل های فراموش شده

شاید به نظرتان مورد اول کمی سخت گیرانه باشد؛ اما با کمی دقت متوجه می شویم که اصلاح محاسن آقایان، دقیقا حکم زینت چهره شان را دارد.

زمانی بود که اگر مردی ریش هایش را از ته می تراشید، محال ممکن بود به سبیل های خود تعرّضی بکند!

گذشته از حکم فقهی این کار (تراشیدن محاسن) کار به جایی رسیده که این دوره و زمانه کم تر جوانی را می بینید که رد پای پر رنگی از ریش و سبیل در چهره اش باشد. در صورتی که پیش از این ترکیب متوازنی از ریش و سبیل؛ جزء لاینفک چهره مردهای ایران بود.

درصد قابل توجهی از جوانان مذکر امروز جامعه، یا تمام ریش و سبیل شان را از بیخ و بن قلع و قمع می کنند و یا اگر لطف کنند، محاسن مربوط به بخشی از ناحیه چانه و اطراف چانه را سخاوتمندانه بلند می کنند که از قافله خوش تیپ های هالیودی جا نمانند!

۲۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰

چه زمانی بخوابیم؟

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

عید در ایام فاطمیه در نظر آیت الله مکارم شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

۷۷ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۰

هفت میم عید !!!

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰

توصیه های یک قبر از زبان پیامبر به انسان ها !!!

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰

چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزی؟


چهارشنبه سوری جشن کهن مردم ایران باستان که چند سالی است معضل اجتماع شده است و بسیار باعث نگرانی خانواده‌ها به خصوص آن‌هایی که کودک، نوجوان و حتی جوان دارند، شده است.

 

بوی بهار می‌آید و هوا رنگ و بوی دگر به خود گرفته؛ مردم کم کم بیدار شدن درختان را احساس می‌کنند، البته اگر صدای ترقه‌ها و بمب‌های دستی در شهر بیدارشان نکرده باشد! این سال‌ها شب چهارشنبه سوری تقریباً از یک ماه قبل از عید آغاز می‌شود و می‌رود تا کم کم سنت دیرین ایرانی را در هیاهوی انفجارها از بین برود.

 

با نزدیک شدن به چهارشنبه آخر سال بسیاری از خانواده‌ها حتی جرأت بیرون رفتن از خانه را ندارند چه رسد به شادی و سرور به پا کردن! پدران ما می‌نشینند و متعجب به نسل امروز می نگرنند، نسل تکنولوژی، نسل پیشرفت، نسل با پرستیژ و... آن وقت آرام زیر لب زمزمه می‌کنند؛ این چهارشنبه سوری است یا میدان جنگ و چهارشنبه سوزی!؟

 

شما جوانان را چه شده؟ جوانانی که همه دنیا را با دلیل و منطقشان متعجب کرده‌اند! چرا نمی‌دانید این شب چطور و چگونه برگزار می‌شده است؟ چرا نتوانسته‌اید یک رسم ساده و دلنشین را زیباتر کنید. بیایید نگذاریم در اثر هیجانات متفاوت، اصالت تاریخی رسمی دیرینه از بین برود.

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

تُعِزُّ مَن تَشاء...

اصلاً حس خوبی ندارد که وسط یک مشت آدم حسود  - که اسم خودشان را گذاشته‌اند رفیق! – زندگی کنی و مجبور باشی مدام به این فکر کنی که روزگار تحمل چند وقت دیگر ادامه دارد!

اصلاً نفرت‌انگیز است خودت مطمئن باشی نه تو کسی هستی برای خودت و نه آن‌چه مورد حسادت است، حسدورزیدنی؛ اما دوستانت – نادوستانت – آن‌چنان دیدنت را تاب نداشته‌باشند که به نامردی تمام زیرآبت را بزنند و به خیال خودشان تو را به زیر بکشند. و چه عبث! عزت و ذلت به دست حضرت محبوب است و بس.

حسادت اساساً چیزی است که خیلی راحت می‌شود از چشم‌ها خواندش! چشم‌ها حتی از شدت و ضعف این حس هم سخن می‌گویند. و فهم چنین موضوعی نه هوش می‌خواهد و نه دقت. چشم‌ها صادق‌تر از این حرف‌ها هستند.

من هابیل نیستم، اما باور دارم که نتیجه‌ی حسد هابیل‌کشی است! هابیل‌های تاریخ همیشه قربانی حسدورزی هم‌چو قابیل‌هایی بوده‌اند که عزت دیگری را چشم تماشا نداشته‌اند.

این پست شخصی نیست! کلام من خطابی است به عموم. واقعاً چرا حسد در جان آدم‌ها ریشه دوانیده‌است؟

ابداً خودم را مستثنی نمی‌کنم! همین حالا که این‌ها را می‌نویسم، خاطرات حسادت خودم را نیز مرور می‌کنم. همه‌ی لحظه‌هایی که از بالا رفتن کسی ناراحت بوده‌ام و یا حداقل خوشحال نشده‌ام! اما در خاطرم نیست برای به زیر کشاندنش تلاشی کرده‌باشم!

واقعاً می‌شود حتی حسادت کرد، ولی همین حسادت پلی بشود برای عبور از تنگنای نفسانیت. سکویی بشود برای پرواز. محرکی بشود برای این‌که تلاش را مضاعف کرد تا با تکیه بر آن از شخص محسود جلو زد. حسادت نباید باعث شود کسی را عقب زد تا خود از او پیش بیفتیم.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺍﯾﻦ 4 ﻋﻨﺼﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ:کـربـــلا!

حسیــن جان!


ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻨﺼﺮ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ : آب-آتش-خاک-هوا

آبـــی کـه ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﺮﺩﻧﺪ

آتشی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﯿﻤﻪ ﮔﺎﻫﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩ

خاکی ﮐﻪ ﺷﺪ ﺳﺠﺪﻩ ﮔﺎﻩ ﻭ ﻃﺒﯿﺐ ﺩﺭﺩﻫﺎ

ﻭهــوائـی که عمریست افتاده بر دلها

ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ: کـربـــلا

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰