تقوا

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

یاری ام کن!

پروردگار من! گرفتار بیماری ام که همواره از مسیر هدایت فراری ام، به تو پناه می برم از دشمنی با نشانه های رستگاری ام؛ می خواهم در صراط مستقیم خودت نگاه داری ام!

ای پروردگار حی و قیوم! دلم را غبار غفلت پوشانده و آفت فراموشی، در همه وجودم ریشه دوانده است؛ به تو پناه می برم از خواب غفلتم، همواره به بیداری بده عادتم!... ای ملک الحق المبین! در دو راهی حق و باطل، همواره حق را وانهادم و به گرداب باطل درافتادم؛ به تو پناه می برم از این که میان حق و باطل، باطل را برگزینم؛ یاری ام کن تا جز حق، نبینم!

خدای من! مرکب نفسم را همواره به مقصد گناه راندم و از کاروان استغفار، جا ماندم؛ به تو پناه می برم از این همه اصرار بر گناهم؛ یاری ام کن از گناهانم بکاهم!

خدایا! نه تنها عنان خود را به دست نفس سرکش و نافرمانم سپردم، که همواره نافرمانی هایم را کوچک شمردم؛ به تو پناه می برم از خُرد شمردن نافرمانی ام؛ عادتم بده به پشیمانی ام تا از این تاریکی برهانی ام!

* برداشت آزاد از دعای هشتم صحیفه سجادیه، در پناه بردن به حق از ناملایمات.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

رفت و آمد ‌‌در دنیای امروزی!!!

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

وسوسه ی شیطان

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

غیبت کردن

خیلی ها فکر می کنن راحت ترین کار خوردن راحت الحلقومه! اما از اون راحت تر غیبت کردنه! مثل آب خوردن! تقریبا هر جا میری یه عده دارن غیبت می کنن. اگه بگی غیبت نکنید اولین جوابی که می شنوی این که غیبت نیست صحبته، یا غیبت فلانی حلاله، یا جلوی خودشم میگم! اما تا طرف سر و کله اش پیدا میشه موضوع صحبت عوض میشه! حالا خوبه خدا تو قرآن گفته غیبت کردن مثل اینه که آدم گوشت برادر مرده اش رو بخوره. 

وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً 

هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (بخشی از آیه 12 حجرات)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

پرگار

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

مواظب گرگ های میش نما باشید!

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

سلامتی اون پسری که ...

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

بدون شرح !!!

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

میزامپلی با زیر ابروی اضافه!!!

اشاره:

از قدیم می گفتند مرد است و هیبتش! یا اگر دقیقا همین را نمی گفتند، لااقل یک چیزی می گفتند توی همین مایه ها...

این «قدیم ها» صرفا به معنی چهل پنجاه سال پیش نیست؛ بلکه تا اواخر دهه هفتاد خبری از چهره مردهای بَزَک کرده نبود.

نه این که آن زمان کسی به ظاهر خودش نمی رسید و مرتب نمی گشت... منظور از بَزَک نکردن آقایان دهه هفتاد و قبل از آن، این است که آن زمان ها آقایان در ترکیب ابروی خودشان دست نمی بردند و یا دنبال رنگ موی فلان و بهمان نبودند.

اما این روزها تفاوت هایی در نحوه آرایش مردهای ایران امروز و ایران چند دهه قبل دیده می شود که موارد زیر جزء همان تفاوت ها هستند:

1. ریش و سبیل های فراموش شده

شاید به نظرتان مورد اول کمی سخت گیرانه باشد؛ اما با کمی دقت متوجه می شویم که اصلاح محاسن آقایان، دقیقا حکم زینت چهره شان را دارد.

زمانی بود که اگر مردی ریش هایش را از ته می تراشید، محال ممکن بود به سبیل های خود تعرّضی بکند!

گذشته از حکم فقهی این کار (تراشیدن محاسن) کار به جایی رسیده که این دوره و زمانه کم تر جوانی را می بینید که رد پای پر رنگی از ریش و سبیل در چهره اش باشد. در صورتی که پیش از این ترکیب متوازنی از ریش و سبیل؛ جزء لاینفک چهره مردهای ایران بود.

درصد قابل توجهی از جوانان مذکر امروز جامعه، یا تمام ریش و سبیل شان را از بیخ و بن قلع و قمع می کنند و یا اگر لطف کنند، محاسن مربوط به بخشی از ناحیه چانه و اطراف چانه را سخاوتمندانه بلند می کنند که از قافله خوش تیپ های هالیودی جا نمانند!

۲۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰