بیش تر ورشکستگیها و بدهکاریهای اقتصادی به دلیل رعایت نکردن میانه روی در دخل و خرج است. تجمل پرستانی که دل در گرو هوا و هوس دنیایی دارند. زمانی به خود می آیند که کار از کار گذشته و دیگر راهی برای بازگشت شان باقی نمانده است.

ناتوانی در انجام وظیفه
در جامعۀ اسلامی هر کس در برابر خود و اجتماعی که در آن زندگی می کند، وظایفی بر عهده دارد. اگر شماری از اعضای این جامعه به تجملات سرگرم شوند، خواه ناخواه از وظایف خود در بعضی موارد باز می مانند و به خود و دیگران آسیب می رسانند.

تجمل پرستانی که اسیر زنجیرهای مادیات گشته اند، در انجام وظایف الهی و اجتماعی خود دچار کوتاهی می شوند؛ زیرا پرداختن انسان به این امور، او را از توجه به امور مهم و صحیح زندگی فردی و اجتماعی باز می دارد.
در حقیقت، سستی فرد تجمل پرست در انجام وظایف و از دست دادن بصیرت الهی ریشه دارد که آن نیز پیامد طبیعی علاقه مندی کورکورانه به مادیات است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده است: «مَنْ یَرْغَبْ فِی الدُّنْیَا فَطَالَ فِیهَا أَمَلُهُ أَعْمَى اللَّهُ قَلْبَهُ عَلَى قَدْرِ رَغْبَتِهِ فِیهَا؛1 کسی که به دنیا عشق و علاقه بورزد و آرزوهای طولانی برای خود بپروراند، خدا قلب او را به هر اندازه ای که نسبت به دنیا علاقه بورزد، کور می کند.»


فراموشی یاد خدا و قیامت
غفلت یکی دیگر از پیامدهای تجمل گرایی است که انسان را از هستی بخش خود جدا و به امور پست و حقیر سرگرم و وابسته می کند. انسان با جامعۀ تجمل گرا به دلیل دل سپردن به سرگرمیهای ساختگی و روزانۀ زندگی مادی، از مبدأ و مقصد خود غافل می شود و خدا و آخرت را فراموش می کند. خداوند در قرآن می فرماید: «یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»؛1 «آنان تنها ظاهری از زندگی دنیا را می دانند و از آخرت بی خبرند.»
مجموعه ای از سرگرمیها و لذتهای زودگذر و خوابها و خیالها تمام برداشت آنان را از زندگی دنیایی تشکیل می دهد و همین سطحی نگری، آنان را از مسیر و هدف اصلی گمراه می کند و به سقوط می کشاند. اگر آنان، باطن زندگی دنیا و رزق و برقهای آنان را می دانستند، می توانستند به راحتی آخرت را بشناسند؛ زیرا اندکی دقت در این زندگی زودگذر نشان می دهد که این دوره حتماً مرحله ای از یک مسیر بزرگ است. همان گونه که دقت در زندگی دوران جنینی نشان می دهد که این دوره، هدف نهایی این زندگی نیست؛ بلکه مرحله ای مقدماتی برای ورود به زندگی گستردۀ پیش رو است.
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «بزرگ ترین فساد این است که انسان به غفلت از خدا راضی شود. این فساد از طولانی بودن آرزو، حرص و کبر پدید می آید. همچنان که خداوند عزوجل در داستان قارون خبر داده است. آنجا که فرمود: "آرزوی فساد در زمین نکن! همانا خداوند مفسدان را دوست ندارد." این خصلتها در وجود و اعتقاد قارون بود و اصل این خصلتها (ناشی) از دوستی (زیاد) دنیاست و جمع آنها....»3


ورشکستگی و بدهکاری
بیش تر ورشکستگیها و بدهکاریهای اقتصادی به دلیل رعایت نکردن میانه روی در دخل و خرج است. تجمل پرستانی که دل در گرو هوا و هوس دنیایی دارند. زمانی به خود می آیند که کار از کار گذشته و دیگر راهی برای بازگشت شان باقی نمانده است. کم نیستند کسانی که با دست دراز کردن به طرف مردم و قرض گرفتن ازدیگران زندگی ساده و معمولی خود را به زندگی اشراف و اعیان برسانند. به همین دلیل، ناچار می شوند سرمایه های خود را در این دنیا به بهای ناچیز قربانی تجمل پرستی کنند.
امام کاظم علیه السلام می فرماید: «مَنِ اقْتَصَدَ وَ قَنِعَ بَقَیَتْ عَلَیْهِ النِّعْمَةُ وَ مَنْ بَذَّرَ وَ أَسْرَفَ زَالَتْ عَنْهُ النِّعْمَةُ؛4 کسی که میانه روی داشته باشد و قناعت کند، نعمتها (و اموال) خود را از دست نخواهد داد. در مقابل، کسی که اسراف و تبذیر کند، نعمتها را از دست می دهد (و محتاج دیگران می شود).»


پی نوشت:
1) تحف العقول، ابن شعبه، ص‏48.
2) روم: 7.
3) سفینة البحار، شیخ عباس قمی، آستان قدس رضوی، مشهد، ج‏2، ص‏361.
4)تحف العقول، ابن شعبه خرّانی، موسسه امیر کبیر، تهران، چاپ اول، 1382 ق، ص‏643.