احکام شرعی از طرف خداوند فرستاده شده و به وسیله پیامبر یا معصومان بیان شده، در آنها مصلحت هایی برای انسانها در جهت سعادت و کمال قرار دارد، یا مفاسد واقعی که به خاطر آن ها خداوند نهی کرده است، اگر چه از مصالح و مفاسد واقعی آگاهی کامل نداریم، اما می دانیم این امور به حقیقت سعادت انسان بر می گردد و ضرورتا در مورد سلامت جسمانی نیست، هرچند می تواند در این خصوص هم باشد که مواردی از آن کشف شده و یا به مرور زمان و در اثر پیشرفت دانش بشری کشف خواهد شد.

اما حرمت برخی خوراکی‏ها و نوشیدنی‏ها از جنبه‏های مختلف قابل بررسی است:
1. جسمی و بهداشت فردی:
در این باره اگر چه برخی از میکروب‏ها را با پیشرفت علمی و با ابزارهای مختلف بتوان از بین برد، اما اطمینان خاطر نسبت به نابودی تمامی موارد ضرر رسان مشکل است. چنان که ثابت شده برخی میکروب‏ها مثل میکروبی که در گوشت خوک وجود دارد (انگل تریشین)، پس از حرارت‏رسانی، سپر حرارتی [=هاگ] برای خود ایجاد می‏کنند، به طوری که تا 400 درجه سانتیگراد نیز می‏توانند مقاومت نمایند.
بر فرض صحت این ادعا نوع پرورش این حیوان در محیط های سالم نمی تواند مانع وجود انگل یا از بین رفتن آن شود. البته همه این امور تنها در حد احتمال است. چه بسا اصلا از نگاه شرع، ضررهای جسمی یا اموری نظیر احتمال ذکر شده، مورد نظر در حکم حرمت استفاده از گوشت این حیوان نباشد.
2. روانی و معنوی:
بر فرض که تمامی آلودگی‏ های ظاهری آن از بین برود، خوردن گوشت خوک، چه بسا تأثیرات منفی روحی و معنوی داشته باشد. زیرا آن طور که گفته شده است، خوک از فضولات و پس‏ مانده‏ ها تغذیه می‏ کند. میان حیوانات به عنوان حیوان بی ‏غیرت از آن یاد می‏ شود که هیچ حمایتی از ماده خود نشان نمی‏ دهد. در صورتی که از شتر به عنوان حیوان با غیرت یاد می‏ شود، به طوری که نمی ‏توان شتر دیگری را در مقابل او کشت. گوسفند حیوان رام و آرامی است. چه بسا با تغذیه از این گونه حیوانات، آثار روانی و روحی آن ها نیز به انسان منتقل شود. اگر چه به میزان محدود و ناشناخته باشد. امروزه در علوم تأثیر غذاها بر روح و روان مورد توجه قرار گرفته و مسأله ای ثابت شده است.
در روایات هم نظیر همین مسائل روحی و غیر مادی به عنوان دلیل اجتناب از خوردن گوشت خوک یاد شده است 1
در نتیجه به طور مشخص نمی توان گفت این گونه احکام و حرمت ها جهت مشکلات بهداشتی و ایجاد بیماری های جسمی در انسان یا تنها به خاطر برخی آثار روحی است تا نوع پرورش و نگهداری یا فرآوری و تهیه و توزیع گوشت این حیوان، در حکم شرعی آن تاثیر گذار باشد؛ البته در مجموع به نظر می رسد احتمال قوی حکم حرمت گوشت خوک به سبب مسایل روحی و معنوی است که در افراد به سبب خوردن آن به وجود می آید. اما برای ما آن چه لازم است، تبعیت و تسلیم در برابر دستورات شرعی است، همان گونه که در مورد همة امور شرعی، اصل و مبنا برای ما تسلیم و تعبد است.


پی نوشت:

1) شیخ صدوق، الأمالی، ص 666