انسان ذاتا خواهان برتری می باشد. هر جا که این برتری انسان زیر سوال برود، مکر و حیله ای را برای باز پس گرفتن این برتری به کار می برد. البته این حس به نفسه نه خوب است و نه بد؛ بلکه بسته به جهت گیری آن، خوب و بد بر آن بار می شود. به عنوان اولین مصداق تاریخی این مسأله، می توان به حضرت آدم علیه السلام اشاره کرد، که شیطان ایشان را از همین مسیر فریب داد. قرآن کریم در این باره از زبان شیطان می فرماید: «قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی»(1) (شیطان به آدم گفت: ای آدم، آیا تو را راهنمایی کنم به درخت جاودانگی و سلطنت دائمی؟) شیطان از دو بحث کمالی برای انسان استفاده کرد تا او را به خوردن از شجره ی ممنوعه وادار کند. یعنی وعده ی جاودانگی و سلطنت جاودانه. در قضیه ی هابیل و قابیل هم قابیل به خاطر زیر سوال رفتن این برتری، دست به قتل برادر خود هابیل زد. با ورق زدن صفحات تاریخ از این دست مصداق ها بسیار خواهیم یافت.

سیری که برای باز پس گرفتن برتری طی می شود باید بسیار زیرکانه باشد که نتیجه ی عکس ندهد. این سیر در دو دسته جنگ خلاصه می شود. ابتدا با روند جنگ نرم شروع شده، و در صورت لزوم با جنگ سخت مختوم می شود.
از آن جا که یکی از پیامد های فقر، کفر می باشد؛ و کفر باعث هر گونه طغیانی است، دشمن در گام های اولیه، این حس را در غالب ها گوناگونی القاء می کندد. یکی از روش های القاء فقر، محروم کردن آن ها از انواع احتیاجاتشان می باشد. این امر را تحریم  می گویند.
تحریم، در اغلب اوقات منجر به فشار به مردم شده و عامل نارضایتی آن ها بر علیه حکومت خود می شود که این خود نوعی فشار به دولت در جهت مخالف می باشد.

انواع تحریم
با توجه به این که نیازهای جامعه زیاد و متنوع هستند، تحریم ها را هم به همین شکل می توان دسته بندی کرد. اما چند نوع تحریم ریشه ی بسیاری از مشکلات در یک حکومت خواهند بود که در این جا به ذکر چند مورد بسنده می کنیم:

*تحریم اقتصادی: این نوع تحریم با هدف ایجاد فشار معیشتی به مردم یک جامعه است. این نوع تحریم گاهی شامل مواد غذایی می شود و گاهی هم شامل صنایع و دستگاه های مهم و حساس تولیدی. به عبارت دیگر هر شکلی از تحریم که بتواند اقتصاد یک کشور را تحت تأثیر قرار بدهد و مردم را به فقر و تنگدستی و در ادامه، نارضایتی از حکومت خود بکشاند، زیر مجموعه ی تحریم اقتصادی است.

*تحریم سیاسی: تحریم سیاسی در محدوده ی مرزهای سیاسی-جغرافیایی تعریف می شود و دو شکل یک جانبه و چند جانبه دارد. در نوع یک جانبه ی آن، یک کشور، روابط سیاسی خود را با کشور هدف قطع می کند و در نوع چند جانبه، چند کشور دست به این اقدام بر علیه یک کشور می زنند. در این نوع تحریم سعی می شود به مردم کشور مورد تحریم القاء شود که شما در جامعه ی جهانی افرادی منفور و خطرناک به حساب می آیید؛ زیرا چند کشور مهم دنیا حاضر به ارائه ی خدمات به شما نمی باشند.

*تحریم فرهنگی: جلوگیری از ورود کالای فرهنگی به یک کشور را تحریم فرهنگی می گویند. البته گاهی تحریم، به معنای در اختیار گذاشتن یک کالا به آسان ترین شکل ممکن است، نه محروم کردن آن کالا. مثلا کشور ایران با وجود این که در سال های اخیر، به شدت تحت تحریم های مختلف قرار دارد، اما در چند زمینه مثل: کامپیوتر و قطعات و نرم افزارهای آن، یا موبایل و یا بازی های رایانه ای و فیلم های هالیوودی و از این دست موارد، در پایین ترین حد تحریم یا بدون تحریم است. اما این مسأله را در سلاح های جنگی و ابزارهایی که به قدرت نظام بیافزایند نمی بینیم. در توضیح این مسأله باید گفت: گاهی ابزارهایی مثل کامپیوتر و موبایل، شدت آسیب رسانی شان به مراتب بیشتر از تحریم آن هاست. این ابزارها، از بهترین ابزارهای جاسوسی و سرقت اطلاعات می باشند. از همین روست که سرقت و فروش اطلاعات در کشورهایی چون انگلیس و آمریکا رونق خوبی دارد.
در برخی موارد هم با ایجاد دسترسی آسان و گسترده به کالایی (که خود کالا هم دارای جذبه ی بالایی است، مثل بازی های کامپیوتری) وقت های خالی کودکان و نوجوانان و جوانان را پر کرده و آن ها را از استفاده از بسته های فرهنگی مفید محروم می کنند. این کار، باعث ممانعت از تربیت فرزندان، و به تبع آن به وجود آمدن نسلی ناکارآمد و بی تخصص است، که دست آخر باید دست به دامان همان هایی شد، که این بلا را بر سرمان آورده اند.

نکته: تحریم ها باید همه جانبه اعمال گردد، در غیر این صورت جواب دهی آن یا کم است، یا بی جواب می ماند. یعنی تحریم، فقط سیاسی، یا فقط اقتصادی نباشد، بلکه از همه ی جهات تحریم صورت پذیرد، تا قابل جبران در بخش های دیگر نباشد.
البته تحریم اقتصادی در درجه ی اول اهمیت و خطر می باشد.


1. طه 120