از «ابن عباس» نقل شده است که: حضرت امیر علیه السلام از ابتدای شب تا وقت صبح به من تفسیر سوره حمد را می فرمود و هنوز از تفسیر «باء»، «بسم الله الرّحمن الرّحیم» نگذشته بود. بعد از آن فرمود: «أنا النّقطه تحتَ الباء؛ من نقطه زیر «باء» بسم الله هستم.»1
این سخن عظمت آن حضرت را نشان می دهد؛ زیرا همان گونه که در روایت اول گذشت، سوره حمد عصاره تمامی کتب آسمانی است و این سوره با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» شروع می شود و بسم الله نیز با «باء» آغاز می گردد و باء بدون نقطه معنا ندارد؛ یعنی استفاده و اطلاع بر سوره حمد و به تبع آن کتب آسمانی بدون ایمان به ولایت حضرت ممکن نیست.


پرسش و پاسخ
پرسش: در حکایات مربوط به سوره حمد دو حکایت از تأثیر این سوره بر بیماران گفته شد. سؤال این است که آیا هر کسی در هر اندازه از شأن و منزلت معنوی که باشد، می تواند به وسیله این سوره موجب شفای دیگران شود؟
پاسخ: خیر. استفاده از این سوره در شفای بیماران به عواملی بستگی دارد همچون: قدرت روحی، مقام معنوی، ایمان، اضطرار و درماندگی، شرایط زمانی و مکانی، تقدیر و مصلحت الهی و...؛ ولی در هر صورت ثواب شخص خواننده سوره محفوظ است.


مطالب جذّاب سوره حمد
1. «ابوالفتوح رازی» در تفسیر خود ده نام را برای سوره حمد ذکر می کند که عبارتند از: فاتحة الکتاب، امّ الکتاب، امّ القرآن، سبع المثانی، وافیه، کافیه، شافیه، اساس، صلوة، حمد.2
فاتحه الکتاب؛ یعنی قرآن با آن شروع می شود. امّ الکتاب؛ یعنی تمامی کتاب قرآن به آن بر می گردد. سبع المثانی: سبع؛ یعنی هفت آیه و مثانی؛ یعنی دو بار بر پیامبر نازل شده است. وافیه؛ یعنی برای فهم تمامی قرآن وفا می کند. کافیه؛ یعنی برای فهم تمامی قرآن کافی است. شافیه؛ یعنی شفا دهنده. اساس؛ یعنی اصل و پایه قرآن است. صلوة؛ یعنی دارای مضامین دعاست و حمد؛ چون این سوره با حمد شروع می شود.
از میان ده نام ذکر شده، نام فاتحه الکتاب قابل تأمل است. این واژه به شهادت تاریخ از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به این سوره اطلاق شده است؛ چون قرآن در زمان آن حضرت جمع آوری و مرتب شده و آغاز آن با این سوره بوده است، پس اینکه عده ای می گویند: قرآن کریم در زمان خلیفه اول یا دوم یا سوم جمع شده، درست نیست.3


راه کار بدست آمده از سوره حمد
محتوای این سوره - همچنان که خواهد آمد - به خداوند متعال و بعضی از صفات او اشاره می کند. همچنین به وجود خوبیها و صراط مستقیم یا بدیها، غضب شدگان و گمراهان توجه می دهد. همیشه انسان بایست از خداوند متعال هدایت به خوبیها که مظهر آن صراط مستقیم است و دوری از بدی ها که مستوجب غضب الهی و گمراهی می شود، بخواهد.


پی نوشت:
1) تفسیر کبیر منهج الصادقین، ملا فتح الله کاشانی، ج‏1، ص‏26.
2) تفسیر ابوالفتوح رازی، ج‏1، ص‏16.
3) برای مطالعه بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از همکاران، ج‏1، صص 8 - 10.