۹۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

نماز جماعت با نشان iso 9002

اشاره:

«تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی؟!»

این مصرع معروف، ضرب المثلی شده برای بیان این حقیقت که انسان وقتی در نعمتی غرق است و رنج نداشتن آن را نکشیده، کم کم ارزش و ضرورت آن نعمت برایش کم رنگ می شود و چه بسا گاهی اصلا یادش برود که چه نعمت عظیمی به این آسانی و فراوانی برایش فراهم است.

به هرحال، در زندگی ما انواع و اقسام این عنایات خاص خداوند وجود دارد که جا دارد دست کم با شکر زبانی، خداوند را به خاطر آن ها سپاس بگوییم. نمونه اش همین نعمت جلسات دینی و فضاهای مذهبی است که در بیش تر مناطق کشور وجود دارد و همین که شما بخواهید در مجلس عزای سیدالشهداء یا جلسات قرائت قران و یا جلسات شبهای احیاء ماه مبارک رمضان شرکت کنید به راحتی می توانید در مسجد محل یا هیأت های گوناگون شهر حاضر شوید و فیضی ببرید و یا اگر میل به حضور در اماکن زیارتی و مانند آن داشتید گزینه های گوناگونی پیش روی شماست. آیا این ها کم نعمتی است؟ قدر این نعمت ها را کسانی می دانند که در بلاد کفر زندگی می کنند و برای درک یک نماز جماعت باید کیلومترها راه بروند تا به یک مسجد کوچک و با محدودیت های بسیار برسند.

الحق و الانصاف یکی از این نعمت های بی نظیر ما، همین توفیق شرکت در نماز جماعت است با ثوابی عظیم و برکات فردی و اجتماعی بالا که شکر بسیار می طلبد. البته یکی از ابعاد شکر این نعمت استفاده کامل و درست از آن است که لازمه آن شناخت درست و درمان مقررات و احکام خاص این عمل عبادی است که متأسفانه گاهی کمتر مورد توجه قرار می گیرد.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

پانزده بلا تقدیم به تارک الصّلاه ها!

چند حدیث در باب ترک نماز عمداً

پیغمبراکرم9 می فرماید: «چیزی که مسلمان را کافر می کند، ترک نماز واجب است که فاصله بین ایمان و کفر ترک نماز است»

پانزده اثر دنیوی و اخروی بر ترک نماز

رسول خدا9 می فرماید: «کسی که نماز خود را سبک شمرده و آن را به موقع ادا نکرده و سستی نماید، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می فرماید: شش بلا در دنیا و سه بلا در موقع مردنش و سه بلا در قبر و سه بلا در قیامت و هنگامی که از قبر بیرون می آید.

شش بلای دنیوی:

1. خداوند برکت را از عمرش کم می کند.

2. برکت از روزیش برداشته می شود.

3. از صورتش نشانه نیکوکاران را بر می دارد.

4. هر کار خیری که انجام بدهد پذیرفته نمی شود و برای آن اجری ندارد.

5. دعایش مستجاب نمی شود.

6. از دعای نیکوکاران بهره ای ندارد.

سه بلای هنگام مردن:

اول آن که با ذلت و خوری می میرد.

دوم با گرسنگی.

سوم با تشنگی و حالت عطش او طوری است که اگر از نهرهای دنیا بیاشامد سیراب نمی شود.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

چه زود خدا را فراموش می کنیم!!

دعا

شاید در ابتدا باورمان نشود که تفکرات ما در تنهایی می تواند به روابط ما با مردم دیگر هم تأثیر بگذارد، اما این امر حقیقتی است که آیات و روایاتی آن را تأیید می کند. از جمله این روایات، فرمایش امیرالمومنین در نهج البلاغه است که «هر کس از خودش راضی باشد افراد زیادی از او خشمگین خواهند شد».

البته توجه ما به نقاط مثبت و شادی از موفقیتهای الهی در زندگیمان، مورد پسند دین است اما آنچه باعث ضربه خوردن ما می شود، خودپسندی و توجه کردن به خود، بجای توجه به خداست.

اگر در باورهای خود دقت کنیم و آن ها را با گفتار معصومین مقایسه کنیم متوجه مغایرت هایی می شویم. این توجه گوشزدی برای ماست تا افکار غلط را کنار بگذاریم و بدون دلیل روشن، زبان و رفتار مردم را ملاک حق و باطل حساب نکنیم. گاهی ذهن ما از تفکراتی پر می شود که با گفتار و کردار معصومین تفاوت دارد و باز بدون مبنای روشن، در باورهای ما جای می گیرد. برای رهایی از تفکرات باطل باید به حق مطلق یعنی خدا پناه برد و خود را در معرض تعلیمات قرآن و اهل بیت قرار دهیم.

یکی از تعلیماتی که در دین وجود دارد اما در ابتدا باور کردن آن مشکل می نماید، موضوع ارتباط درون هر کس با مردم است.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

از کلاغ بیاموز

کلاغ یکی از باهوش ترین پرندگان است زیرا بزرگ ترین مغز را در بین پرندگان دارد. رفتار کلاغ نشان از باهوش بودن و به کار بردن فکر در این پرنده دارد. برای مثال کلاغ دانه هایی را که دارد در زیر خاک ذخیره می کند. این پرنده گاه انباری می سازد ولی دانه های خود را در آنجا پنهان نمی کند بلکه احتمالاً برای گمراه کردن سایرین این عمل را انجام می دهد.

خداوند متعال در قرآن به کلاغ اشاره نموده است. در سوره مائده آیه ۳۱  می فرماید:

«فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِی الأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءةَ أَخِیهِ قَالَ یَا وَیْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِیَ سَوْءةَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ؛  پس خدا زاغی را برانگیخت که زمین را می‏کاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان کند[قابیل] گفت وای بر من آیا عاجزم که مثل این زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان کنم پس از[زمره] پشیمانان گردید.»

بسیاری از حیوانات به طور غریزی دارای یک معلوماتی هستند که بشر در طول تاریخ از آنها الهام گرفته ودر مسیر زندگی به کار بسته است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

حیوانات، مأموران خدا

1. در ماجرای گاو بنی اسرائیل، تکّه ‏ای از بدن گاو، مقتول را زنده می‏کند و او قاتل خود را معرّفی می‏ کند. «انّ اللّه یأمر أن تذبحوا بقرة»[1]

2. عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ می‏ کند. «الّا تنصروه فقد نصره اللّه»[2]

3. کلاغ، معلّم بشر می‏ شود. «فبعثه اللّه غرابا»[3]

4. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس می‏ شود. «اذهب بکتابی هذا»[4]

5. ابابیل، مأمور سرکوبی فیل سواران می‏ شود. «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»[5]

6. اژدها، وسیله‏ی حقّانیّت موسی می‏ شود. «هی ثعبان مبین»[6]

7. نهنگ، مأمور تنبیه یونس می‏ شود. «فالتقمه الحوت»[7]

8. موریانه وسیله‏ی کشف مرگ سلیمان می‏ شود. «تأکل منساته»[8]

9. سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانی می‏ شود. «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»[9]

10. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم می‏ شود. «فخذ اربعة من الطیر»[10]

11. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد می‏ شود. «و انظر الی حمارک»[11]

12. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهی می‏ شوند. «و البُدن جعلناها لکم من شعائر اللّه»[12]

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

اصطلاحات مدرسه

آنتن کلاس: این اصطلاح به دانش آموزانی اطلاق می شود که خبرهای کلاس را به مدیر و ناظم می رسانند .

آینده سوزان: ترکیبی است در برابر آینده سازان و کسانی هستند که صرفا برای رفع تکلیف به مدرسه می روند .

اکسپرس: بعضی از دانش آموزان با پارتی بازی در امتحانات قبول می شوند، به این گونه دانش آموزان «سفارشی » هم می گویند .

در جا زدن: دانش آموزانی که بیش از یک سال در یک کلاس بماند .

جیم فنگ: جیم در میان دانش آموزان به معنی فرار است . اگر کسی در کلاس ها شرکت نکند و یا از کلاس فرار کند، می گویند: «فلانی جیم فنگ شده است » .

چشم عضله ای: اصطلاحی است برای متقلبان یا همان تقلب کنندگان . یعنی آن قدر تقلب کرده که دیگر توی این کار استاد شده است .

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

اندر احوالات ممّد دماغ!

آن پادشاه حقیر، آن پهلوی صغیر، آن منفور خرد و جوان و پیر، آن شاه عیاش، آن سرکرده اوباش، آن صاحب دماغ طویل آن همیشه علیل، آن حامی اسرائیل، آن آخر نادانی، آن عشق خلبانی، پرچمدار انحراف و کج روی، محمدرضا پهلوی، رضاخان را پسر بودی و در جنایت همه را سر! نقل است وی را خواهری توأمان بود «اشرف» نام که به اندک دقایقی تفاوت با هم زاده شدندی و آن چه از خباثت و جسارت و کیاست این دو را نصیب بودی خواهر بستاند و آن چه بلاهت و حماقت و ترسویی بماند وی را در توبره قسمت نصیب گشت و گفته اند که اگر این خواهر، وی را همراه نبودی رضاخان این بچه ترسوی بزدل را از خود ندانستی و مادر وی را سر به نیست می نمودی. تمّت!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

اندر احوالات شیطان رجیم

آن رأس الاشقیاء، آن خصم الانبیا، آن ملعون اولین و آخرین، آن رانده شده به سوی زمین، آن زمین خورده تکبر و حسادت، آن عاصی پس از سال ها عبادت، آن وسواس خنّاس، آن دشمن بنی آدم از ذکور و اناث، مجمع حیله و فریب و تلبیس، شیطان رجیم ابلیس، لعنه الله علیه.

گفته اند وی در ابتدا از جمع جنیان و در صف اهل اختیار بودی لیک به سبب کثرت طاعات و عبادات در صف ملائکه و اهل ملکوت شدی و از اخیار گشتی که «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره» و در این حال، جلالی وی را بودی بی مثال تا که حکایت خلقت آدم ابوالبشر پیش آمد نمودی و در پی سرپیچی از فرمان «اسجدوا»ی ربوبی مغضوب حضرت حق بگشتی و بر زمین گرم بخوردی و از درگاه خدای رحیم، رجیم و رانده شدی و از آن روز کینه ای شتری از آدم و بنی آدم وی را در دل چرکین مملو بگشتی تا بدان جا که روز و شب در پی اغواء و فریب آدمی زادگان با اولاد و اعوان و تلامذه خویش مشغول باشدی به جد و جهد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

بررسی تقلب از نگاه دانش آموزان

دانش آموزان پاسخ می دهند: چرا تقلب؟!

ترس از حقارت و سرزنش

به دلیل ترس از گرفتن نمرة کم در درس و تحقیر شدن پیش دانش آموزان و خانواده

از نظر من علت فراگیر شدن این شیوه بی توجهی بعضی از مراقبان امتحان و سوءاستفاده دانش آموزان از مکان های مختلف که دور از دید مراقبان است.

جوگیر می شویم!

1. از روی غرور و خودخواهی

2. برای بالا رفتن سطح نمرة امتحان

3. جوّ کلاس؛ بچه هایی که تقلب می کنند او را هم جو فرامی گیرد.

4. در بعضی مواقع که دانش آموزی درس نخوانده، تقلب می کند.

5. یک نوع بیماری روانی و عادت برای بعضی دانش آموزان شده است.

نمی دونی چه لذتی دارد!

زیرا لذتی که در تقلب است در .... نیست!

واقعاً چه صفایی داره تقلب. آخر حال و هوله!

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

لطفا به ما فوتبالیست ها حق بدهید.

میرزا بنویس

واقعا این فوتبالیست بودن، کلی برای ما دردسر داره که کسی از اون خبر نداره. اگه شما هم مثل ما کمی فکر کنین و کلاهتون رو قاضی کنین، می بینید این هشت صد نه صد میلیونی که توی یه فصل به ما می دن، آب خوشی نیست که از گلومون پایین بره. مردم، فقط اون هشت صد ـ میلیون رو می شنون؛ اما نمی دونن چه سختی هایی رو برای ما به همراه داره؛ به قول گفتنی، یه هشت صد میلیونی شنیدن؛ اما...

اما نمی دونن یه فوتبالیست جوون، اول جوونی و آرزوهاش، چه مرارت هایی رو باید تحمل بکنه! مثلا باید هفته ای سه روز تمرین کنه، هفته ای سه روز هم بازی! یعنی مال خودش نیست دیگه. خدا وکیلی، یه کارمند، هفته ای سه ساعت به خودش سختی می ده و ورزش می کنه؟!

دیگه این که طرف حساب یه کارمند، مدیر بالا دست اونه؛ اما ما برای چندرغاز، باید فحش و غرولند مربی و سرپرست تیم و نیمکت نشین ها رو بشنویم و تحمل کنیم. یه کمی بازی مون مورد پسند نباشه، فوری جو علیه مون درست می شه و یه باره دویست هزار تماشاچی که سرمایه های ارزش مند فوتبال ما هستن، می شن مخالف ما. اول نیمکت بشین می شیم و بعدا هم یحتمل خونه نشین!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰