محمد ابن عبدالوهاب
محمّد بن عبدالوهّاب، در سال 1115 در شهر عُیَینه، از توابع نجد عربستان به دنیا آمد. او فقه حنبلى را در زادگاه خود آموخت و آن‏ گاه براى ادامه تحصیل ره‏سپار مدینه منوّره شد.
وى در دوران تحصیل مطالبى به زبان مى‏ آورد که نشان ‏دهنده انحراف فکرى او بود؛ به‏ گونه ‏اى که برخى از اساتید او، نسبت به آینده ‏اش، اظهار نگرانى مى ‏کردند.

لازم به ذکر است که وى مبتکر و بنیان‏ گذار فرقه ی وهّابیّت نبود، بلکه قرن ‏ها پیش از او این عقاید یا بخشى از آن از سوى برخى از عالمان حنبلى مانند ابن تیمیّه و شاگردان او اظهار شده بود، ولى با توجّه به مخالفت‏ هاى آشکار علمای اهل سنّت و شیعه، به فراموشى سپرده شده بود و مهم‏ ترین کارى که محمّد بن عبدالوهّاب انجام داد، این بود که عقاید ابن‏ تیمیّه را به صورت یک فرقه و مذهب جدیدى درآورد که با تمام مذاهب چهارگانه اهل سنّت و مذهب شیعه تفاوت داشت.
محمّد بن عبد الوهّاب در آغاز کارش به بصره آمد و عقایدش را اظهار نمود که با مخالفت شدید بزرگان بصره رو به رو شد (1) او سپس به بغداد، کردستان، همدان و اصفهان روانه شد (2) و سرانجام به زادگاه خویش بازگشت.
وى در زمان حیات پدرش جرئت اظهار عقاید خویش را نداشت؛ ولى پس از آن که پدر او در سال 1153 درگذشت، محیط را براى اظهار عقاید خویش مساعد یافت و مردم را به آیین جدید خود فرا خواند(3) ولى اعتراض عمومى مردم که نزدیک بود خونش را بریزند، او را ناگزیر کرد تا به زادگاه خویش، عُیَیْنَه بازگردد و براساس پیمانى که با امیر آنجا عثمان بن مَعْمَر بست که هر دو بازوى یک‏دیگر باشند، عقاید خود را تحت حمایت او، بى ‏پرده مطرح ساخت، ولى طولى نکشید که حاکم عُیَیْنَه به دستور فرمانرواى اَحساء، وى را از شهر عیینه اخراج کرد.
محمّد بن عبد الوهّاب به نا چار شهر دِرْعِیّه را براى اقامت برگزید و با محمّد بن سعود، حاکم درعیّه پیمان جدیدى بست که حکومت از آنِ محمّد بن سعود باشد و تبلیغ به دست محمّد بن عبدالوهّاب.

مستر همفر
مجله ای فرانسوی در هفت شماره، خاطرات یکی از جاسوسان دولت انگلیس به نام مستر همفر را به چاپ رساند. در این خاطرات، از خرابکاری های جاسوسان دولت بریتانیا در کشورهای اسلامی صحبت شده. در یکی از بخش ها به آشنایی این شخص با محمد بن عبد الوهاب اشاره شده، و او را به عنوان «گمشده ی خود» معرفی می کند. مستر همفر، مدتی روی محمد بن عبدالوهاب کار می کند و او را آماده برای ایجاد یک فرقه ی جدید در اسلام می نماید. از این رو با وزارت مستعمرات انگلستان هماهنگ می کند و بین محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب دوستی برقرار می کند تا پادشاهی و حکومت دینی در اختیار و سلطه ی دولت انگلستان باشد.

شروع فعالیت ها
شروع به کار این فرقه با تخریب زیارتگاه های صحابه و اولیاء در اطراف عیینه بود، که از جمله آنان قبر زید بن خطاب، برادر خلیفه ی دوم بود (4) محمد بن عبد الوهاب با اعلام جهاد بر علیه مسلمانان، به اتهام کفر و شرک و بدعت، اعراب بادیه نشین را تحریک کرد و به کمک ابن سعود، لشکری فراهم ساخت و به شهرها و روستاهای مسلمان نشین حمله کرد و اموال آن ها را به عنوان غنایم جنگی غارت نمود (11)

چند نمونه از جنایات این فرقه را ذکر می کنیم:
1.کشتار مسلمانان مناطق نجد، خُرج، دُلم، نعجان، ثرمدا و غارت اموالشان و قطع تعدادی از نخل های خرما (5)
2.تیراندازی دسته جمعی به سوی مردم منطقه ی حرمه، که از تبعات آن سقط چندین جنین(به خاطر ترس) بود. و در ضمن هر کسی از آن منطقه فرار می کرد کشته می شد. (6)
3.کشتار شیعیان کربلا: در سال 1216 ه.ق دوازده هزار وهابی به فرماندهی ابن سعود، در روز عید غدیر به کربلا آمدند و حدود 3 هزار نفر را کشتند و اموال بیشماری را به غارت بردند (7)
آن ها گنبد امام حسین علیه السلام را ویران کردند و هر چه از جواهرات و سلاح و لباس و ... یافتند، غارت کردند و ظهر، از شهر خارج شدند. (9)
برخی مورخین، آمار کشتگان را بیش از 5 هزار و زخمی ها را بیشمار می خوانند. (10)
نکته: در این حادثه به خاطر عید، مردم زیادی به نجف رفته بودند و شهر تا حدودی خالی بود.
4.حمله به نجف: از سال 1214 ه.ق وهابی ها بارها به نجف حمله بردند. اما چون آن جا دارای برج های دفاعی و خندق بود و با توجه به حادثه کربلا، مردم برای جنگ آماده بودند، و هم چنین از رهبری علمای بزرگی چون شیخ جعفر نجفی (کاشف الغطاء) برخوردار بودند، هیچ گاه حمله به آن جا موفقیت آمیز نبود. (11)
5.تخریب آثار و قبور بزرگان مکه و آثار اطراف خانه ی خدا. در ضمن وهابی ها در حین این تخریب ها طبل می زدند و به رقص و آواز می پرداختند. (12)
6.آتش زدن کتاب خانه ی بزرگ «المکتبة العربیة» که بیش از 60 هزار عنوان کتاب گران قدر و کم نظیر و بیش از 40 هزار نسخه ی خطی از ادوار گذشته به ویژه صدر اسلام را در خود داشت. بهانه ی آن ها برای به آتش کشیدن این کتابخانه، وجود کفریات در آن بود. (13)
7.تخریب قبود ائمه ی بقیع (14)
8.کشتار حجاج بی دفاع یمنی در سال 1341 ه.ق، حجاج مصری در سال 1344 ه.ق، حجاج ایرانی در سال 1407 ه.ق  و بسیاری از کشتارهای دیگر، و هم چنین انفجارهای متعدد در حرم ائمه ی معصومین علیهم السلام که ذکر آن ها از حوصله ی بحث خارج می باشد.


پی نوشت:

1. تاریخ العربیّة السعودیّه، ص 88
2. او چهار سال در بصره، پنج سال در بغداد و یک سال در کردستان و دو سال در همدان اقامت گزید واندک زمانى هم در اصفهان و قم بود و آن گاه به حُرَیْمَله اقامتگاه پدرش رفت. وهّابیّت مبانى فکرى و کارنامه عملى، ص 36
3. زعماء الإصلاح فى عصر الحدیث، ص 10؛ تاریخ العربیّة السعودیّه، ص 89 و تاریخ نجد آلوسى، ص 111
4. عنوان المجد فی تاریخ نجد ص9، هذه هی الوهابیة ص125
5. تاریخ نجد، فصل سوم غزوات ص95. تاریخ آل سعود ج1 ص31
6. عنوان المجد صص 34و43
7. عنوان المجد ص67
8. تاریخ العربیة السعودیة ص126
9. عنوان المجد فی تاریخ نجد ج1 ص121
10. مسیر طالبی ص408
11. ماضی النجف و حاضرها ج1 ص325، تاریخ المکة السعودیة ج1 ص92
12. کشف الارتیاب ص27
13. تاریخ آل سعود ج1 ص158
15. مقدمه ی استاد دوانی بر کتاب فرقه ی وهابی ص56