جنگ سرد
پس از جنگ جهانی دوم، دو قطب قدرت دنیا (آمریکا و روسیه) بر سر برخی مسائل، دچار اختلافاتی شدند. این دو کشور رو به جنگ نظامی نیاوردند و با استفاده از تبلیغات و رسانه ها، دست به جنگی در جهت تضعیف دشمن و قدرت مند نشان دادن خود زدند. این مسأله آغازی بود در جنگ نرم. بعدها به روش های مختلفی با استفاده از رسانه های جمعی و ایجاد انقلاب های نمادین (مخملی) با صرف هزینه های کم (نسبت به جنگ سخت) و بازدهی بسیار بالا، این روند ادامه یافت و آن قدر به کشورهایی چون آمریکا احساس قدرت می داد که با همین روش چندین کشور را دچار انقلاب کردند.

هدیه ی دشمن
دشمن با استفاده از بسته های فرهنگی خودش که به نسل جوان ما هدیه می کند، در پی استحاله ی فرهنگی این نسل و به تبع آن هم گام کردن آنان با خود می باشد. به یاد داشته باشیم: «هدیه ی دشمن اگر رشوه نباشد، است ترواست» روزی همین هدیه ما را به جایی می برد که بسیار دور می بینیمش.

سلاح های جنگ نرم
در این جنگ صلح نما، که دشمن چون گرگی به نوازش میشی مشغول است، باید از کیفیت و کمیت حمله ی دشمن اطلاعاتی داشته باشیم و الا وقت و انرژی و پول خود را هدر داده ایم. به چند مورد می پردازیم:

*تغییر مفهوم خوب و بد: «کلٌ یعمل علی شاکلة»(1) (هر کسی بر شاکله ی خود عمل می کند) هر انسانی، به شکلی  به دنیا نگاه می کند، و بر این اساس هر چیزی را خوب یا بد تعریف می کند. این که انسان چیزی را خوب بداند، مقدمه ای است برای عمل او به آن چیز؛ و بد دانستن چیزی یعنی موضع گیری در مقابل آن. امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: «الناس ابناء ما یُحسِنون»(2) (مردم فرزندان آن چیزی هستند که خوب می دانند)
پس موفقیت در جنگ نرم یعنی تغییر بینش ها، یعنی بدها را خوب و خوب ها را بد جلوه دادن. یعنی کار به جایی برسد که اگر به مقدسات تو نیز توهین شد، اعتراض را به خاطر تخطی از آزادی بد بدانی.

*قداست زایی: بر اساس تغییر مفاهیم یک پروسه ی قداست زایی شروع می شود. برخی افراد با الصاق خود به برخی مقدسات، خود را مقدس نشان می دهند. این مسأله باعث ایجاد یک فضای غبار آلود می شد که عوام، غالبا در این برهه دچار فریب می شوند.

*قداست زدایی: با تولید مقدسات جدید، روی به حذف مقدسات قبلی می آورند.
نکته: فراموش نکنیم، پولس با مقدس نشان دادن خود تمام مسیحیت را به فنا داد.
نکته 2: کم نمی شنویم این جمله را از کسانی که آیه یا روایتی برایشان می خوانیم: «این حرف ها مال 1400 سال پیش است.

*ترور شخصیت
*دروغ و تکذیب: بسیار در شبکه های خبری بیگانه می شنویم خبر دروغی را اعلام می کنند، اما مدتی بعد آن را شایعه می خوانند. این مسأله که این کارشان از قبل طراحی شده بوده واضح است؛ اما چرا این کار را می کنند؟ نکته ای که در این جا هست این می باشد که تمام کسانی که خبر دروغ را شنیده اند، تکذیب آن را نمی شنوند. حتی اگر در هر خبر دروغ 5% مخاطبان این برنامه، تکذیب خبر را نشنوند، این عملیات با موفقیت همراه بوده، در ضمن با تکذیب آن خود را به عنوان یک دروغگو معرفی نمی کنند.

*راستگویی بیشتر از دروغگویی: رسانه هایی که علیه ایران اسلامی فعالیت می کنند دو ترفند جالب را برای جلب اعتماد پی گیر هستند 1- نزدیک به 95% خبرهایشان صحیح می باشد 2- در 5% در صد دیگر خبرها همه ی زهرشان را می ریزند.
نکته: البته خبرهایی هم که صحیح می باشند، معمولا ماده ی خام است، و در ادامه ی آن، ضربه ای کاری را در تحلیل و چند خبر دروغی بر پیکره ی فکر جامعه می زنند.

*تفرقه: آمار حملات قومیتی در سال های اخیر کاملا در پیامک ها و لطیفه های دهان عوام مشهود است. پس از این مسأله فرقه های جدایی طلب (پان ترکیسم، پان عربیسم، پان کردیسم و...) فعالیت های خود را برای جدای قوم و قبیله ی خود از خاک ایران شروع، و برخی شدید کردند. این روند در صورت تحقق به چند تکه شدن حکومت و توان دشمن برای ایجاد میدان های نبرد فراوان در کنار گوش ایران می باشد.

*حذف و سانسور: بسیار دیده شده که با بریدن و کنار هم گذاردن چند سخنرانی یا حذف قطعه ای از آن، به شخصیت یکی از افراد انقلابی حمله شده و او را مورد تخطئه قرار داده اند، که در راستای ترور شخصیت می باشد.

*کلمه ی حق، اراده ی باطل: از دیگر ترفند های بسیار مهم و خطرناک که تنها در سال های اخیر، کشور عزیزمان از آن ضربه خورده، بلکه در صدر اسلام، همین حرف ها دستان اهل بیت (علیهم السلام) را می بست.
مانند عمرو بن عاص که در جنگ صفین با به نیزه کردن چند تکه کاغذ به نام قرآن، و استفاده از کلمه ی حق (إن الحکم إلا لله) از آن اراده ی باطل (سرنگونی ولی امر مسلمین) را کردند. در حال حاضر هم بسیار می شنویم که از کلمات حق، مانند آزادی، اراده های بسیار باطل می شود.
مقابله
 در جنگ نرم، هجمه غالبا از جناح شیطان صورت می گیرد.

نکته ی مهم: جاده ی رسیدن به شیطان(جهنم) سرازیری و جاده ی رسیدن به خدا (بهشت) سربالایی است.
بالا بردن کسانی که آسایش طلبی را دوست دارند و از سختی کشیدن فراری هستند بسیار امر مهمی است. از این جهت یاران شیطان یک گام از ما جلو هستند، ولی از جهت منطق صحیح و مطابق با فطرت و عقل و هم چنین زیبایی ها و اهداف بسیار بلند ما بسیار جلو هستیم، پس نیاز است این ها را در بهترین غالب ها مستمر به آن ها تزریق کنیم تا این انرژی به قدر بالا رفتن باشد.

چند راه
1.ابزار جنگ نرم باید صورت و سیرتی نرم داشته باشد. بسیار می شنویم امر به ایجاد جنبش نرم افزاری را از سوی مقام معظم رهبری، اما این امر چه گونه تحقق می پذیرد و چرا مهم است؟
هر تفکری سخت افزاری دارد و نرم افزاری. سخت افزار آن تفکر، محصول و خروجی فکر (نرم افزار) آن هاست. پس سازه ی خوب خروجی یک فکر خوب است. در جنگ نرم شما وظیفه دارید فکرها را جهت دهید. در این راستا، باید فکر خود را در غالب های متعدد ارائه بدهید.

گرافیک فکر
بسیار مهم است که فکر خود را در غالب یک پک گرافیکی به مخاطب ارائه دهیم. اهل بیت (علیهم السلام) هم در روایات به این نکته اشاره دارند: «ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لتبعونا» (3) (قطعا مردم اگر محاسن کلام ما را بدانند ما را تبعیت می کنند) فرمودند محاسن کلام، نه کلام. پس بسیار مهم است محاسن فکر را به مردم انتقال بدهیم. این مسأله با مصداق یابی های تاریخی و آوردن مثال های متعدد در جهت این بسته ی فکری به زیبایی و آسانی ممکن خواهد بود.
2.هر کسی در جهان با وسیله ارتباطی  انس بیشتری دارد. یکی از طریق انترنت، یکی ماهواره، یکی شبکه های داخلی تلویزیون و... . پس لازم است صدای ما به هر شکل و غالبی خود را به گوش مخاطب برساند. در مورد ظهور امام زمان (عج) داریم که با ظهور ایشان و اقتدای حضرت مسیح(ع) به ایشان در نماز، مسیحیان به سمت حضرت متمایل می شوند و پس از کار شکنی های سران کشورهای مسیحی، خود مسیحیان، دست به براندازی حکومت شان می زنند. این یعنی یک جنگ نرم بسیار قوی با کم ترین هزینه
3.جوانان، مهم ترین مخاطبان این جنگ هستند، پذیرش بالای جوان، و شور بالای او، این مسأله را رقم زده. در این راستا شیطان راه های متعدد و جذابی را بر سر راه جوان گشوده، تا به ارضاء نیازهای مختلف او بپردازد و او را به خود جذب کند. اگر همه ی سرمایه ی خود را صرف تولید فکر و نشر آن کنی، ولی به نیازهای جوانان نرسی، وقت و پول هدر داده ای. در روایت داریم :«کاد الفقر أن یکون کفرا» (4) (نزدیک است که فقر کفر شود) جوان نسبت به نیازهایش فقر دارد و این فقر می تواند منجر به کفر او به فکر شما شود و در مقابل به فکر کسی که فقر او را رفع می کند، ایمان می آورد. پس ارضاء مشروع نیازها در اولویت های اولیه قرار می گیرد.
4. فقرای جامعه پذیرش خوبی دارند. از این جهت که به هر چه که فقرشان را رفع کند ایمان می آورند. رفع فقر فقرا، یعنی تبعیت او از شما. زاغه نشین های شهرها را فراموش نباید کرد. فرقه های مذهبی مختلف که در اقلیت و محدودیت هایی هستند، برای تبلیغ، به فقیرترین مناطق شهرها می روند و در آن جا با محبت زیاد، مردم منطقه را به خود و آئین خود جذب می کنند.
5.آگاهی بخشی به عموم جامعه نیز بسیار مهم است، که این خیزش بر علیه اسلام را در نطفه خاموش می کند.

سربازان قلم
اما این عرصه نیازمند به سرباز و پادگان نظامی است. رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در اشاره به جنگ نرم،طلاب و دانشجویان را افسران جنگ نرم نامیدند و این رسالت عظیم را بر دوش ایشان نهادند.
توصیه: در جنگی امیر المؤمنین (علیه السلام) پرچم را به دست محمد بن حنفیه دادند. اما او به دلیل تیراندازی های مکرر و شدید دشمن، جرأت حمله نکرد. حضرت پرچم را به دست حسن بن علی (علیه السلام) دادند. امام حسن (علیه السلام) کلاه خود و زره شان را از تن درآوردند و به یارانشان هم دستور دادند که چنین کنند. بعد به دشمن حمله ور شدند و این کار باعث ترس دشمن و فرار آن ها شد. و خود امیرالمومنین (علیه السلام) هم زره شان پشت نداشته و این یعنی جنگ تا آخرین نفس، بدون پشت کردن به دشمن. پس آماده باشیم.


پی نوشت:

1.اسراء،82
2.اصول کافی ج1 ص64 ح15
3.عیون اخبار الرضا ج1 ص307
4.اصول کافی ج2 ص307 (انتشارات اسلامیه)