شکی نیست که بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه‌ پرهیز از این عصیان نابخشودنی است.
عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن نماز است:

الف) تأخیر نماز: امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه‌ ی شریفه‌ ی قرآن، که در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است1 می‏ فرمایند: «تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ»2
مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»
البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم. 
ب) عدم رعایت آداب آن در خلوت: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می‏ فرمایند: «من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانهٌ»3 یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.»
مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن می‏ نماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنه‌ی نماز.
ج) فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روایت دیگری می ‏فرمایند: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تأخیر اندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است. آری کسی که به کار اهمیت می‏دهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم می‏ کند.
کدام ملاقات و میهمانی است که وقت آن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!
د) عدم یادگیری معانی: آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار می‏ شود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا می‏ شویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیت‏ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا این ها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! اینجاست که امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارک و تعالی عرض می‏کند: «الهی مَن کانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی»4 یعنی: «خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!» فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمی ‏کنند5 جز درد فراق دوست، از هیچ حادثه ‏ای مطلع نمی‏ شوند،6 هیچ صدایی را نمی‏ شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شکنجه و محدودیتی نماز را بپا می ‏دارند7 با کسانی که نماز را بار و رنجی می ‏دانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامه‌ ی آن با دست و محاسن بازی می ‏کنند و خمیازه می‏ کشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.
هـ) عجله و شتاب در نماز: سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد از نشانه ‏های دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمه الله علیه ـ در این باره می‏ فرماید: «روانشناسان می ‏گویند: «یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود می‏ آید. هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهلتر و ساده‏تر انجام می‏ شود.» یک ماشین نویس که به ماشین نویسی عادت می‏ کند، هر چه بیشتر عادت می ‏کند، از توجهش کاسته می‏ شود. یعنی از اینکه این عمل او یک عمل ارادی و از روی توجّه باشد کاسته می‏ شود و به یک عمل غیر ارادی نزدیکتر می‏ گردد. خاصیّت عادت این است.
اینکه در اسلام به مسأله‌ ی نیّت تا این اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است که عبادت‏ها آنچنان عادت نشود که به واسطه‌ ی عادت، به یک کار طبیعی و غیر ارادی و غیر فکری و غیر هدفی و کار بدون توّجه که هدف درک نشود و فقط به پیکر عمل توجه گردد تبدیل شود. این‏ها چیزهایی است که ما تنها در نماز اسلامی به دست می‏ آوریم و متوّجه می ‏شویم که بسیاری از برنامه‏ های تربیتی به وسیله این عبادت و در پیکر این عبادت پیاده می‏ شود، گذشته از اینکه خود این عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنویّت در انسان است، که این روح عبادت است.»8
مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا می ‏آورد. حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز می‏ خوانی؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل کلاغی است (که منقار بر زمین می‏ کوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم، مرده‏ ای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.9


پی نوشت:
1) ماعون/5ـ4. فویلٌ للمصلّین، الذین هم عن صلاتهم ساهون.
2) بحار الانوار، 83/6.
3) مستدرک الوسائل، 3/26.
4) بحار الانوار ج95ص225
5) اشاره به جریان کشیدن تیر از پای مبارک امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در حال نماز.
6) فرزند امام سجاد ـ علیه السلام ـ در حالی که حضرت در نماز بودند به چاه افتاد و حضرت علیرغم شیون افراد خانه متوجه آن نشد و پس از نماز فرزند را به سلامت از چاه بیرون کشید (بحار، 81/245).
7) به کتاب خاطرات آزادگان ایرانی در اردوگاه‏های عراق با عنوان «نماز در اسارت» چاپ سازمان تبلیغات اسلامی مراجعه شود.
8) تعلیم و تربیت در اسلام، ص197.
9) بحارالانوار، 84/242.