امام صادق علیه السلام:قلب، به شکل دانه صنوبر است؛ زیرا وارونه است و یک سر قلب، باریک قرار داده شده است تا به لابه لاى ریه برود و با سردى آن، خودش را خنک کند، مبادا مغز از گرماى آن بسوزد.

قلب

اشاره به حکمت نهفته در این دستگاه
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم: در انسان، پاره گوشتى است که اگر سالم باشد، همه بدن به سلامت آن، سالم است و اگر گرفتار بیمارى باشد، همه بدن به بیمارى آن، بیمار است یعنی قلب انسان.
امام رضا علیه السلام: خداوند، بدن را به هیچ دردى گرفتار نساخته، مگر اینکه براى آن، دارویى هم قرار داده است که بدان، درمان شود. هر نوع درد نیز نوعى درمان و چاره دارد؛ چرا که این بدن ها بر سیاق یک مملکت، ساخته شده اند پادشاه این سرزمین، قلب است رگ هایى که در بدن و مغز وجود دارد، کارگران اند خانه آن پادشاه، قلب انسان است سرزمین آن پادشاه، بدن انسان است، و دستان، پاها، چشمان، لب ها، زبان و گوش ها نیز یاران اویند. 

امام صادق علیه السلام: خطاب به طبیب هندى: قلب، به شکل دانه صنوبر است؛ زیرا وارونه است و یک سر قلب، باریک قرار داده شده است تا به لابه لاى ریه برود و با سردى آن، خودش را خنک کند، مبادا مغز از گرماى آن بسوزد.
 امام صادق علیه السلام: خطاب به مفضل بن عمر: اى مفضل! اکنون، قلب را برایت وصف مى کنم: بدان که در آن، سوراخهایى است، سوداده شده به سمت سوراخ ‌هایى که در ریه است، و همین هاست که قلب را خنک مى کند، به گونه اى که اگر این سوراخ ‌ها با همدیگر تفاوت مى یافتند و روبروى هم نبودند، خنکی به قلب نمى رسید و انسان مى مرد اکنون آن صاحب اندیشه و تامل، روا مى داند که بگوید چنین پدیده اى، به اهمال پدید آمده است، و در درون خویش، گواهى نیابد که او را از این پندار، باز بدارد؟!
 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم: در آدمى زاده، سیصد و شصت رگ است و از این شمار، صد و هشتاد تا متحرک، و صد و هشتاد تا ساکن اند اگر آن رگ هاى متحرک، ساکن مى بود، انسان باقى نبود و اگر هم آن رگ هاى ساکن، تحرک مى یافت، انسان از میان مى رفت.

امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا، در هر روز، سیصد و شصت بار، به شمار رگهاى بدن، خداوند را سپاس مى گفت و مى فرمود: پروردگار جهانیان را به فراوانى و در هر حال، سپاس!
امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا فرموده است: در بدن آدمیزاد، سیصد و شصت رگ است: صد و هشتاد تاى آن متحرک، و صد و هشتاد تاى دیگر، ساکن اند. اگر آن رگ هاى متحرک، ساکن بودند، انسان نمى خفت؛ و اگر آن رگ هاى ساکن، متحر بودند نیز انسان نمى خفت. پیامبر خدا، هر روز صبح، سیصد و شصت بار مى گفت: خداوند جهانیان را به فراوانى و در هر حال، سپاس ! و شامگاهان نیز چنین مى گفت.